دختر و پلنگ
خانم گزارشگر در مسیر کشف راز بیماری آخرین پلنگ ایرانی است که با یکی از زیباترین حقیقت های دنیای ما روبرو می شود.
«پلنگ، پلنگ زیبا، پلنگ وحشی، پلنگ درنده و … نه این پلنگ دیگر درنده نیست…
این جا دارن یه پلنگ رو جراحی میکنن. آخرین پلنگ ایرانی؛ تا قبل از جلسه تیتر یه گزارش کامل میخوام ازش، با عکس و تفصیلات… احتمال میدن یه کسی عمدی پلنگه رو مسموم یا مریض کرده..»
در دختر و پلنگ میخوانیم:
به چشم های من خیره می شود. چشم هایش برقی دارد که پیش از آن در نگاهش ندیده ام. آمیخته ای است از نفرت و درماندگی. فکر میکنم، یعنی ممکن است همین نفرت که در این خانواده ایجاد شده، آن پلنگ، آخرین پلنگ ایرانی را به آن روز انداخته باشد؟
راست می گفت مادرش, عین فرشته ها بود هانیه. همینطور که داشتم به صورت دوازده ساله اش نگاه میکردم، وحشتی نرم و آرام در سینه ام جا باز می کرد. وحشت از این که این هانیه معصوم دیگر هرگز چشم باز نکند،از این که این فرشته دوازده ساله با ضربه دست آخرین پلنگ ایرانی جان بدهد…
درباره این رمان به قلم فاطمه خرامان :
فاطمه خرامان نویسنده مجموعه داستان های ننه گلاب و از قاطر تا قطار، این بار داستان بلندی مینویسد. در این داستان بلند از آخرین پلنگ ایرانی و اتفاقاتی که برای پلنگ و دختر قصه ما می افته کلی روایت مختلف از آدم های مختلف میخونیم.
این داستان بلند توسط انتشارات آفتابگردان به چاپ رسیده.
ما را در صفحه اینستاگرام پی نماشاپ دنبال کنید.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.