غول بزرگ مهربان

معرفی کتاب غول بزرگ مهربان

سوفی هم مثل همه بچه‌ها از غول می‌ترسید. اما در طی ماجراهای عجیبی که برایش پیش آمد، فهمید غول مهربان هم در این دنیا وجود دارد! کتاب غول بزرگ مهربان به قلم رولد دال، از سری کتاب‌های پرفروش و جذاب آقای دال که مجله تایم آن را به عنوان یکی از 100 کتاب فانتزی برتر تمام دوره‌ها معرفی کرده است. این رمان رویایی، تخیل کودکان و نوجوانان را به دوردست‌ها می‌برد و با داستانی هیجان‌انگیز و آموزنده اوقات خوشی را برای آن‌ها به ارمغان می‌آورد.

درباره کتاب غول بزرگ مهربان

اولین غولی که چشمش بهت بیفته، با دو تا انگشت می‌گیردت و می‌خوردت!

غول بزرگ مهربان از آن غول‌هایی نیست که استخوان آدم‌ها را قرچ و قورچ می‌جوند. او غولی مهربان و بی‌آزار است و سوفی از این بابت شانس آورده، چون اگر به جای او، غول‌هایی مثل خون تو شیشه‌کن، گوشت قلنبه‌خور و یا… دزدیده بودندش تا حالا یک لقمه‌ی چپ شده بود!
اما سوفی دلش مثل سیر و سرکه می‌جوشد. نگرانی‌اش این است که غول‌هایی می‌خواهند بروند انگلستان و همه‌ی بچه‌های کوچولو موچولوی خوشگل را بیندازند بالا و قرچ و قورچ.

رولد دال (Roald Dahl) با شناخت خوبی که از بچه‌ها دارد، جای داستان را در دل کودکان و نوجوانان باز می‌کند. قدرت تخیل دال و بیان طنز و گیرایش در کنار یکدیگر داستانی را خلق کرده که تصویرهای جذاب کوانتین بلیک با آن تناسب جالبی را رقم می‌زند. بزرگسالان نیز بعد خواندن بخشی از این کتاب، جذب ماجراهای هیجان‌انگیز این رمان می‌شوند.

با رولد دال آشنا شویم

رولد دال، زاده ی ۱۳ سپتامبر ۱۹۱۶ و درگذشته ی ۲۳ نوامبر ۱۹۹۰، داستان نویس و فیلم نامه نویس اهل ولز بریتانیا و از مشهورترین نویسنده های انگلیسی است که والدینش نروژی الاصل بودند و اوج شکوفایی او به عنوان نویسنده برای کودکان و بزرگسالان در دهه ی ۱۹۴۰ بود.مهم ترین آثار او چارلی و کارخانه شکلات سازی، جیمز و هلوی غول پیکر، ماتیلدا و داستان های چشم نداشتنی است. بیشتر آثار او به فیلم درآمده اند.او در ۱۹۱۶ در لانداف گلامورگان به دنیا آمد. در جنگ جهانی دوم به نیروی هوایی انگلستان در نایروبی پیوست. مدتی در یونان و سوریه خلبان جنگی بود. در ۱۹۴۲ به واشینگتن رفت و نویسندگی را شروع کرد. اولین داستان هایش را بر اساس تجربه هایش در جنگ در نشریان آمریکایی به چاپ رساند. اما خیلی زود به نوشتن برای کودکان گرایش یافت. آثار او اثر زیادی بر نویسندگان انگلیسی زبان پس از او گذاشت.

آثار اقتباس شده از کتاب غول بزرگ مهربان

– در سال 1989 انیمیشنی برگرفته از این کتاب منتشر شد که دیوید جیسون صدای BFG و آماندا روت صدای سوفیا را اجرا کردند.

– این کتاب الهام‌بخش تئاتری با همین عنوان بود که با استقبالی خوبی از سمت تماشاچیان روبه ‌رو شد.

در بخشی از کتاب غول بزرگ مهربان می خوانیم

سوفی گفت: «اما اگر تو این‌قدر خوبی و رفتار دوستانه‌ای داری پس چرا مرا از توی تختم دزدیدی و دوان‌دوان با خودت آوردی؟»

غولِ بزرگِ مهربان جواب داد: «برای این‌که تو مرا دیدی! اگر هر کسی غولی را ببیند باید او را برداشت و برد.»

سوفی پرسید: «چرا؟»

غولِ مهربان گفت: «خُب، اول از همه برای این‌که آدمیزاد واقعاً به وجود ما اعتقاد ندارد، دارد؟ آدمیزاد فکر نمی‌کند ما وجود داشته باشیم.»

سوفی گفت: «من اعتقاد دارم.»

غولِ بزرگِ مهربان فریاد زد: «آه، این فقط به‌ خاطر این است که تو مرا دیده‌ای! من نمی‌توانم اجازه بدهم کسی مرا ببیند، حتی به دخترکوچولوها هم نمی‌توانم اجازه بدهم مرا ببیند و توی خانه بماند. اولین کاری که تو می‌کنی این است که این‌طرف و آن‌طرف راه بیفتی و به هر کس که رسیدی بگویی واقعاً یک غول دیده‌ای، بعد یک شکارِ غول بزرگ راه می‌افتد، یک دنبال غول‌های قدرتمند گشتن همه‌جای دنیا شروع می‌شود و همه‌ی آدمیزادها دنبال غول بزرگی می‌گردد که تو دیده‌ای و همه از شدت هیجان وحشی می‌شود. مردم همه هجوم می‌آورد برای پیدا کردن من و گرفتنم آن هم با خدا می‌داند چه چیزهایی، بعد هم مرا می‌گیرد و توی یک قفس زندانی می‌کند تا تماشایم کند. توی یک باغ‌وحش یا یک جای دیگر مرا می‌اندازی آن هم با آن همه اسب‌های آبی که توی هم می‌لولد و همه‌ی آن تمساح‌ها.»

سوفی می‌دانست که غول حق دارد. اگر انسانی واقعاً گزارش می‌داد که غولی را شب در حال شکار در خیابان‌های شهر دیده حتماً در تمام دنیا جنجال بزرگی به راه می‌افتاد.