معرفی کتاب این کتاب برایت ضرر دارد
کتاب این کتاب برایت ضرر دارد نوشته پسودانیموس بوش است که با ترجمه مرجان حمیدی منتشر شده است. این کتاب داستان عجیبی دارد نباید کتاب را باز کنید و اگر کردید باید یواشکی و پنهانی آن را بخوانید. این کتاب شما را به دنیای عجیبی میبرد، دنیای خطرناکترین کاکائوی دنیا.
همه چیز با خوردن مقدار زیادی کاکائو شروع میشود. این کتاب داستان جذابی دارد و کودکان را به دنیای هیجان و خوراکیهای ناشناخته میبرد و شما را در دنیای تازهای غرق میکند.
درباره کتاب این کتاب برایت ضرر دارد
در میان صفحات این کتاب، راز درست کردن خوشمزه ترین شکلات دنیا پنهان شده است. اما باید بدانید که خوشمزه ترین چیزها، معمولاً برای آدم ضرر دارد! شکلات سازِ بدطینت و خبیث، آقای هوگو، مادر کاس را گروگان گرفته است و هزینه ی آزادیاش، یک چنگال خاص، با قابلیت های جادویی است.
مکس و کاس باید قبل از آنکه خیلی دیر شود این وسیله را پیدا کنند و راز شیطانی شکلات خوشمزه ی آقای هوگو را کشف کنند. در این ماجراجویی همراه آنها شوید، اما یادتان نرود که این کتاب برایتان ضرر دارد! این کتاب جلد سوم مجموعه کتاب راز است که نشر پرتقال آن را ترجمه و چاپ کرده است.
بوش را بشناسیم
«بوش» نام مستعار «رافائل سایمن»، نویسنده آمریکایی داستان های کودک و نوجوان است. مجموعه کتاب راز از معروف ترین آثار او می باشد.
در بخشی از این کتاب برایت ضرر دارد آمده است :
توی اتاقِ چشیدن منتظرش بودند.
هر سه نفر، طبق معمول، روی آن صندلی های بلند نقره ای پشت آن میز مرمر دراز نشسته بودند، با همان روپوش های آزمایشگاهی سفید درخشان و دستکش های سفید درخشان.
آن ها اصلاً خودشان را معرفی نکرده بودند، اما دختر رویشان اسم گذاشته بود: اسم مرد برنزه با موهای نقره ای را گذاشته بود دکتر، زن زیبای بلوند با لبخند یخی، عروسک باربی بود و مرد نابینایی که عینک آفتابی تیره به چشم داشت، دزد دریایی.
دختر روی نیمکت کوتاه سنگی روبه روی آن ها نشست، همان نیمکتی که وقتی رویش می نشست حس می کرد قدش شصت سانتی متر است. روال کار همیشه یکی بود: اول مجبورش می کردند یک لیوان آب بنوشد. برایش توضیح داده بودند که آن آب دوبار تصفیه شده و هیچ گونه املاحی ندارد؛ آبی کاملاً بی مزه که چشایی اش را پاکسازی کند.
بعد دزد دریایی توی بشقاب سفید ساده ی جلوی او یک تکه ی مربعی کوچک شکلات می گذاشت.
بعد در سکوت منتظر جواب او می ماندند.
گفته بودند او اَبَرچشنده است؛ کسی که تعداد پرزهای چشایی زبانش دوبرابر افراد معمولی است. اما خودش م یدانست تعدادش بیش از اینهاست.
دختر از وقتی یادش می آمد می توانست تفاوت های جزئی میان مزه ها را تشخیص دهد.
او مثل یکی از آن خبره های هنر بود که با یک بار نشستن پشت پیانو می توانند سمفونی ای را که فقط یک بار شنیده اند تمام و کمال بنوازند. ذائقه اش معادل گوش موسیقی بود.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.