معرفی کتاب هتل والهالا:راهنمای اساطیر نورس
ظاهراً موفق شدهاید به هتل والهالا راه پیدا کنید. هلگی بعد از یک هزاره مدیریت هتل والهالا، از بس به سوالهای قهرمانان تازهگذشته و تازهوارد جواب داده، دیگر جانش به لبش رسیده. در انتهای این کتیبهی مفید حقایقی کاربردی دربارهی سایر موجودات نیز آمده است تا هرگز راتاتوسک را به چشم جانور جوندهای نازنازی نبینید یا کوتولهها و جنها را با هم قاتی نکنید!
با ریک ریوردن بیشتر آشنا شویم
ریچارد راسل ریوردن جونیور متولد 5 ژوئن 1964 نویسنده آمریکایی است. وی به دلیل نوشتن سری داستان های پرسی جکسون و المپیک ها ، که در مورد پسری دوازده ساله به نام پرسی جکسون است که کشف می کند فرزند خدای یونانی پوزیدون است ، شناخته شده است.
کتابهای وی به 42 زبان ترجمه شده و بیش از 30 میلیون نسخه در ایالات متحده به فروش رسیده است. فاکس قرن بیستم دو کتاب اول سری پرسی جکسون را به عنوان بخشی از یک سری فیلم ها اقتباس کرده است.
اولین رمان بلند ريوردان تکیلای بزرگ قرمز بود که به کتاب اول در مجموعه Tres Navarre تبدیل شد. موفقیت بزرگ وی در سال 2005 برای اولین کتاب از سری پنجگانه پرسی جکسون بود که گروهی از نوجوانان را در یک موقعیت اساطیری یونانی و رومی قرار داد.
از آن زمان ، ریوردان تریلوژی The Kane Chronicles و سری Heroes of Olympus را نگاشته است. The Kane Chronicles (2010-2012) بر اساطیر مصری تمرکز داشت. سری Heroes of Olympus دنباله پرسی جکسون بود. جدیدترین انتشارات وی سه کتاب در مجموعه های مگنوس چیس و خدایان آسگارد است که بر اساس اساطیر اسکاتلند است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم :
در میان ریشه های ایگدرازیل، چاه جادویی دانش جا گرفته است که ایزدی باستانی به نام میمیر بر آن نظارت
می کند (البته سر میمیر این کار را می کند چون فقط همین قدرش باقی مانده). اگر آب این چاه را بنوشید، چیزهای مه م مهم یاد می گیرید. البته باید بهای آن را به میمیر بپردازید، بهایی که چندان ناچیز هم نیست. اودین خیلی خوب می تواند راهنمای یتان کند (ولی اگر من جای شما باشم صبر می کنم و وقتی ازش می پرسم که خوش خُلق باشد).
سفر کردن میان دنیاها مجاز است اما ممکن است محدودی تهایی وجود داشته باشد. ولی یک جا هست که نباید
به آن بروید؛ به آن مغاک عظیم پوچی که گینونگاگَپ نام دارد.
بگذارید یک قصه ی واقعی برایتان بگویم: قدیم ندیم ها، قبل از اینکه اصلاً چیزی وجود داشته باشد، یخه ای نیفل هایم در گینونگاگپ پخش شدند و به آتشی رسیدند که از موسپل هایم می آمد. یخ آب شد، که تعجب هم ندارد. بعضی از قطره ها به غولی عظیم تبدیل شدند به اسم یمیر
چند نسل بعد، اودین و برادرهایش ویلی و وِه یمیر را کشتند و تکه های تنش را به اقیانوس ها، آسمان، خاک و گیاهان میدگارد تبدیل کردند. از آن به بعد، غول ها از ایزدان نفرت دارند. نکته ی اخلاقی داستان هم این است که سمت گینونگاگپ نروید. اصلاً معلوم نیست آنجا چه اتفاق هایی میافتد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.