معرفی کتاب سپید دندان
کتاب سپید دندان اثر معروف جک لندن، داستان پرماجرای سگی را به تصویر میکشد که خوی گرگی او باعث شده که مرتب به وسیله همنوعان رقیبش به مبارزههای بیرحمانه دعوت شود. مهندس جوانی به نام وایدن اسکات او را از چنگ دشمنان نجات میدهد و در عوض سپید دندان نیز همراه جدا نشدنی و با وفای او میشود.
درباره کتاب سپید دندان
سپیددندان، نیمه سگ و نیمه گرگی است که تنها بازمانده از خانواده ی خود به حساب می آید. او در جهان پر از انزوای خود، خیلی زود یاد می گیرد که باید از قانون خشن مناطق شمالی پیروی کند: بکش یا کشته شو. اما هیچ چیز در زندگی سپیددندان نمی تواند او را برای مواجهه با صاحب بی رحمی آماده کند که او را به قاتلی سنگدل تبدیل می کند. بیشتر داستان این رمان از نقطه نظر حیوانات نوشته شده که به لندن اجازه می دهد در مسائلی همچون این که حیوانات دنیای خود و انسان ها را چگونه درک می کنند، کاوش کند. سپیددندان بر غرایز خود، و همچنین بر قدرت و اراده اش برای بقا تکیه می کند و درنهایت، با انسان ها به نوعی به صلح می رسد.
زمینــه محیــط زیســت در ابتــدای کتــاب سـپیددنـدان، آنجا نشـان داده میشـود کـه جـک لنـدن چشـم انداز را بـه وضــوح توصیــف میکنــد و بــه صورتــی اســتادانه خرابکاریهــای شــیطانی را بـا عوامـل طبیعتگرایـی ترکیـب میکنـد. از سـوی دیگـر داسـتان سـپید دنـدان بـا رویکـرد جبرگرایـی بیولوژیکـی و اجتماعـی نوشـته شـده اسـت.
این اثر مقابل اثر دیگر جک لندن، آوای وحش دانسته میشود. در «آوای وحش» سگی اهلی در فرایندی به موجودی وحشی تبدیل میشود و سپید دندان گرگ زادهای است که کمکم اهلی میشود. از این کتاب اقتباسهای سینمایی موفق بسیاری وجود دارد.
با جک لندن آشنا شویم
او یکی از محبوبترین و شهیرترین نویسندگان آمریکایی است و همچنین اولین نویسندهی موفق طبقهی کارگر ایالات متحده بوده است. شیوه و سبک نگارش شیرین، روان و جذاب او طی مدت 18 سال، سبب خلق آثار مشهور فراوانی شده است.
از جک لندن تاکنون 51 کتاب و چندصد مقاله منتشر شده است. او با درآمد ماهانه 25 هزار دلار که از طریق نوشتن و فروش مطالبش کسب میکرد، گران قیمتترین و پرخوانندهترین نویسندهی آمریکا در زمان خودش محسوب میشود که حتی در اواخر عمرش درآمدش تا دو برابر رئیسجمهور آمریکا افزایش یافت. از مهمترین و معروفترین آثار او میتوان «آوای وحش»، «سپید دندان» و «گرگ دریا» را نام برد.
در بخشی از کتاب سپید دندان می خوانیم
با آن که نیروی مادی و معنوی سپید دندان رو به کمال بود خود از ضعف اخلاقی علاجناپذیری که پیدا کرده بود رنج میبرد. نمیتوانست نیشخند آدمیان را تحمل کند. خنده انسانی در فکر و خیال او چیزی زشت و نفرتانگیز بود.
اگر خدایان در بین خود به چیزی میخندیدند که ارتباطی به بچه گرگ نداشت برای او قابل توجه و اهمیت نبود، ولی اگر جهت خنده به طرف او متوجه بود و یا حس میکرد که موضوع خنده شخص او است خشم وحشتباری او را فرا میگرفت و حیوانی که در چند دقیقه قبل آرام و متین و موقر ایستاده بود دوباره مسخ میشد، فکر میکرد که به او توهین میکنند و جنون سرسامآوری که از این فکر به او دست میداد ساعتها دوام مییافت.
در آن لحظات، بدا به حال سگی که اجل گمراهش میکرد و به نزدیک او میفرستاد. بچه گرگ به این قانون به خوبی آشنا بود که نبایستی کینهاش را بر سر کاستورگری فرو نشاند زیرا در دست او چماق و شلاق بود ولی در پشت سر سگها به جز فضای خالی چیزی نبود، و هر وقت میدیدند که سپید دندان از ریشخند خدایان دیوانه شده است و رو به ایشان میآید در آن فضای خالی پا به فرار مینهادند.
سپید دندان پا به سال سوم عمر خود نهاده بود که قحطی سختی به سرخپوستان مکنزی روی آورد. در تابستان ماهی نایاب شد و در زمستان گاوان وحشی قطبی مهاجرت عادی خود را فراموش کردند. گوزنها کم شدند و خرگوشها ناپدید گردیدند و تمام حیوانات، چه آنان که از شکار میزیستند و چه آنان که خود نخجیر بودند تلف میشدند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.