یه زمانی باحالترین خرسی که تو قلب و ذهن همهی آدمها بود، خرس نارنجی و مهربونی به اسم «پوو» بود؛ تا این که داستانِ تصویری «وینی خرسه» نوشتهی «لیندزی متیک» برندهی مدال کلدکت شد و تو دنیا ترکوند.
حالا وینی خرسه و پوو هر دو شخصیتهای داستانیِ محبوبی هستند که اکثر ما میشناسیمشون.
بعد از این که نویسندهی داستان «وینی خرسه» یعنی لیندزی متیک به خاطر این کتاب جایزه گرفت با خودش فکر کرد هنوز خیلی از حرفها رو نگفته و بخش زیادی از داستانِ واقعی این بچهخرس رو تعریف نکرده.
پس با کمک «جاش گرینهات» اومدند و رمان تصویری زندگی واقعی این بچهخرس رو نوشتند و اسمش رو هم گذاشتند:
«زندگی واقعی وینی خرسه»
وینی، یه بچهخرس کوچولو بود که از اول پیدا شدنش با همهی بچهخرسهای دنیا فرق داشت. یه چیز خاصی درون اون خرس بود. همیشه آرزو داشت تا جایی بالا بره که تا حالا هیچ خرس دیگهای نرفته. از این که از یه سنجاب کمک بگیره، نه میترسید، نه خجالت میکشد. همیشه دلش میخواست بدونه جایی بزرگتر از جنگل هست یا نه.
تا این که با ستوان «هری کولبورن» آشنا میشه. هَری اسم این بچهخرس رو «وینی» میذاره و به عنوان نشان خوششانسی تیپ دوم پیادهنظام کانادا انتخابش میکنه. اونها با همدیگه از اقیانوسها میگذرند و به جایی میرن که جنگ جهانی اول بیداد میکنه. اون موقع، دورانِ خطر، پیروزیهای هیجانانگیز، فداکاریهای دردناک و دوستیهای بزرگ بود.
وقتی جنگ تموم میشه، میلیونها نفر اسم «وینی خرسه» رو میشناسند دیگه.
تو کتاب «زندگی واقعی وینی خرسه» ما با این بچهخرس کوچولو همراه میشیم و از دوران بچگیش که تو جنگلهای آنتاریو بود تا دوستی و آشناییاش با ستوان هری کولبورن سفر میکنیم.
این کتاب، داستان دوستیها، شجاعت، وفادارای و مهربونیه. داستانِ بچهخرسی که تاریخساز میشه.
کاترین اپلگیت که نویسندهی رمانِ «پاستیلهای بنفش» و «ایوان منحصربهفرد»ه، درباره داستان وینیخرسه میگه: «وای خدا، چقدر زندگی واقعی وینی خرسه رو دوست دارم. یه جشن باشکوهه از دوستی و شجاعت. این کوچولو واقعا تحسینبرانگیزه.»
صفحههای پایانی کتاب هم عکسهای واقعی وینی خرسه تو ارتش کانادا گذاشته شده.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.