معرفی کتاب درباره دویدن
وندلین ون درانن در کتاب رویای دویدن، داستان شگفتانگیز تلاش یک قهرمان را برای بازگشت به زندگی معمولیاش پس از یک سانحه دلخراش روایت میکند. این اثر خارقالعاده و پرافتخار که در سال 2012 توانست جایزه کتاب خانواده اشنایدر را از آن خود کند، به دو واژه امید و انگیزه معنایی دوباره میبخشد! انتشارات پرتقال این کتاب را با ترجمه آناهیتا حضرتی منتشر کرده است.
درباره کتاب رویای دویدن
جسیکای 16 ساله عاشق دویدن است. او در مسابقهی دو چهارصد متر نفر اول ميشود و رکورد میزند اما درست بعد از مسابقه تصادف ميکند و یکی از پاهایش را از دست میدهد. روزهای اول ناامید و سرخورده است و حتی در سادهترین کارهای روزمرهاش هم دچار مشکل ميشود. اما کم کم سعی ميکند با مشکلش کنار بیاید. در این حین با رزا آشنا میشود و زندگیاش تغییر میکند.
درباره وندلین ون درانن بیشتر بدانیم
وندلین ون درانن، زاده ی 6 ژانویه ی 1965، نویسنده ی آمریکایی است.ون درانن در شیکاگو به دنیا آمد. زمانی که او مشغول تحصیل در کالج بود، اوضاع مالی خانواده رو به وخامت گذاشت. ون درانن برای کاستن از این فشارها به نویسندگی روی آورد و اولین کتابش را در سال 1997 به چاپ رساند. او قبل از تبدیل شدن به نویسنده ای تمام وقت، معلم ریاضی و علوم کامپیوتر دبیرستان بود.وندلین ون درانن اکنون به همراه همسر و دو فرزندش در کالیفرنیا زندگی می کند.
افتخارات کتاب رویای دویدن:
- دریافت جایزه کتاب خانواده اشنایدر برای کتاب نوجوان سال 2012
- دریافت جایزه کتاب کارولینای جنوبی برای کتاب نوجوان سال 2014
- دریافت جایزه کتاب کودک و نوجوان سال 2013
- نامزد جایزه Goodreads Choice در بخش ادبیات داستانی نوجوانان سال 2011
- نامزد مدال خوانندگان جوان کالیفرنیا در سال 2014
- نامزد جایزه کتاب خوانندگان جوان ربکا کادیل سال 2014
در بخشی از کتاب رویای دویدن میخوانیم:
سهشنبه از راه میرسد و دیگر قطع امید کردهایم که مقالهی گَوین بتواند کمکهای مالی بیشتری برایمان جمع کند.
بیشتر از یک هفته گذشته و هیچ خبری نیست. چهارشنبه صبح دیگر از میز فروش شیرینی توی حیاط هم خبری نیست و موقع ناهار فقط یک نفر پشت آن ایستاده. از اینها گذشته، همهی چیزهایی که میگویند خودشان میپزند را از فروشگاه خریدهاند، برای همین کسی نمیخرد.
بعد پنجشنبه روی تابلوی اعلانات پیامی میبینم که: همهی اعضای تیم باید به مربی کیرو گزارش بدهند. لطفاً سرِ وقت حاضر شوید، استثنائی هم وجود ندارد.
فیونا زیرلبی میگوید: «بهنظر نشونهی بدی میاد.»
«شاید فقط بهخاطر مسابقهی امروز باشه.»
سرش را تکان میدهد. «ما سر تمرین راجع به مسابقهی امروز صحبت کردیم.»
زمان ناهار، خودم را متقاعد کردهام جلسه برای این تنظیم شده که بچههای تیم را – چون تسلیم شدهاند و برای خریدن پایم پول جمع نمیکنند – سرزنش کنند و من وحشتزده به اتاق کیرو میروم.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.