معرفی کتاب باغ استخوان
داستانی ترسناک و نفس گیر. کتاب باغ استخوان اولین اثر هدر کاسنر است که سرگذشت ایرئل، دختری در مرز زندگی و مرگ را روایت میکند.
او خدمتکار و ساخته دست خانم وسپر است و هر روز از یک قبرستان قدیمی برای اربابش استخوان جمع میکند تا او همیشه جوان بماند، اما بعد از انجام یک اشتباه غیرقابل بخشش، از بانوی خود سرپیچی میکند و به دنبال راهی برای برگشت به زندگی میگردد…
درباره کتاب باغ استخوان
ایرل، همیشه تلاش میکند تا رضایت خانم وسپر را جلب کند . با این حال او هیچ وقت از ایرل راضی نیست. ایرل اشتباه نابخشودنیای میکند و یکی از موجودات هولناکی که خانم وسپر خلق کرده را نابود میکند. ایرل به بخش دیگر گورستان فرار می کند و با سرپیچی از خانم وسپر، وارد ماجرایی تازه می شود…
با هدر کاسنر بیشتر آشنا شویم
هدر کاسنر (Heather Kassner) عاشق رعد و برق، مرغ مگس خوار و کتاب است. او با شوهرش در آریزونا زندگی می کند، منتظر (و منتظر و منتظر) باران، از مرغ مگس خوار عکاسی می کند و داستان های کوچک عجیب می خواند و می نویسد. باغ استخوان اولین رمان اوست.
در بخشی از کتاب باغ استخوان می خوانیم
ایرئل وسط راه پله خشکش زد دستش را روی آجر سرد دیوار گذاشت تا تعادلش را حفظ کند.
سایه گفت: «استخون ها رو بده» به من و رفت پاشنه های کفشش روی کف پوش تق تق ضربه میزد
ایرئل نفسش را بیرون داد قطعاً خانم وسپر بود که آمده بود تا او مجبور شود بیشتر عجله کند.
به پیراهنش نگاه کرد که لایه ی نازکی از گردوخاک رویش نشسته بود چکمه هایش را روی زمین کوبید تا گل کف آنها را پاک کند و دامنش را تکاند.
قبل از اینکه دنبال صدای قدمهای خانم و سپر برود، استخوان قرض گیر را از جیبش بیرون آورد گوشه ی لباسش را بالا زد و گردوخاک دستگاه را پاک کرد، سپس آن را گذاشت در جیبش مواظب بود پای خودش را با آن زخمی نکند.
همان طور که به سرسرا میرفت دستش را لای موهای سفیدش برد تا آنها را پشت شانه اش بیندازد با اینکه موهایش کاملاً صاف بود، اما ژولیده میشد و روی صورتش میریخت
خانم وسپر در اتاق مطالعه منتظرش بود. او کنار شومینه ایستاده بود و کف دستهایش را جلو آورده بود تا با گرمای شومینه خودش را گرم کند.
با اینکه تابستان بود شومینه روشن بود همان طور که همیشه روشن بوده اتاق بوی دود و چوب میداد و از پنجره ی بلند نسیمی به داخل میوزید که پرده های سفید را تکان میداد و اتاق را از بوی بنفشه پر میکرد ایرئل امیدوار بود این عطر بوی خاک و رطوبت لباسش را بپوشاند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.