درباره مجموعه کتابهای آنی شرلی:
این مجموعه کتاب از هشت رمان تشکیل شده که آنی شرلی شخصیت اصلی آن است و داستان زندگی او از کودکی تا بزرگسالی روایت میشود. نگارش این آثار از سال 1908 تا 1921 به طول انجامیده و همواره در طول این مدت از سوی منتقدان و مردم تحسین شده است. به علاوه داستانهای آنی شرلی تاکنون به بیش از 36 زبان دنیا ترجمه شده و فروشی میلیونی در سراسر جهان داشته است.
عناوین هشت رمان این مجموعه به ترتیب عبارتند از: «آن در گرین گیبلز، آن در اونلی، آن در جزیره، آن در خانه رؤیاها، آن در ویندی پاپلز، آن در اینگل ساید، دره رنگین کمان، ریلا در اینگل ساید».
معرفی کتاب آنی شرلی در ویندی پاپلرز
لوسی ماد مونتگومری در کتاب آنی شرلی در ویندی پاپلرز – کتاب چهارم تجربیات آنی را در سالهایی که به عنوان مدیر دبیرستان سامرساید مشغول به کار است، روایت میکند. بخش بزرگی از رمان از طریق نامههایی پیش میرود که آنی به نامزدش گیلبرت مینویسد. چهارمین مجلد مجموعهی هشتجلدی آنیشرلی اکنون پیش روی شماست.
درباره کتاب آنی شرلی در ویندی پاپلرز
رمان آنی شرلی در ویندی پاپلرز دربرگیرندهی سه بخش است و در هر بخش، یک سال از زندگی آنی روایت میشود. در این سه سال شرایط به نحوی پیش میرود که آنی باید بر خانوادهای به نام پرینگل و همچنین همکار خود، کاترین بروک، پیروز شود. در طول داستان او با بسیاری از ساکنان عجیب و غریب مدرسهی سامرساید آشنا میشود و ماجراهای غیرمنتظرهای برایش رقم میخورد. او همچنین با الیزابت، یکی از اعضای خانوادهی پرینگل که در همسایگی ویندی پاپلرز زندگی میکند، وارد یک رابطهی دوستانه میشود. آیا آنی در پایان رمان به وصال معشوقش گیلبرت میرسد؟ ماجراهای آنی با خانوادهی پرینگل به کجا ختم میشود؟ دوستی آنی با الیزابت چه پیامدهایی را برای آنها به همراه خواهد داشت؟ برای یافتن پاسخ این پرسشها میتوانید به این رمان شنیدنی گوش دهید.
با لوسی مود مونتگمری بیشتر آشنا شویم
لوسی مود مونتگمری، زاده ی 30 نوامبر 1874 و درگذشته ی 24 آپریل 1942، نویسنده ی کانادایی بود.مونتگمری در کلیفتون به دنیا آمد و در بیست و یک ماهگی، مادرش را بر اثر بیماری از دست داد. پس از آن، پدربزرگ و مادربزرگش مسئول بزرگ کردن او شدند. مونتگمری پس از فارغ التحصیلی ، یک سال را در کنار پدر و نامادری اش گذراند و اولین اثر خود را که یک شعر بود، در روزنامه ی دیلی پاتریوت به انتشار رساند. او سپس یک دوره ی معلمی دو ساله را در یک سال گذراند و در سال های 1895 و 1896 به تحصیل در رشته ی ادبیات پرداخت.جسد بی جان لوسی مود مونتگمری در روز 24 آپریل 1942 در خانه اش پیدا شد. ابتدا دلیل مرگ وی، انسداد شریان های قلب عنوان شد اما مدتی بعد، صحبت از افسردگی و خودکشی او به میان آمد.
بخشی از کتاب آنی شرلی در ویندی پاپلرز را با هم بخوانیم
ساعتهای قبل زا ظهر روز شنبه، پر از کارهای لحظهآخری بود. آنی در حالی که یکی از پیشبندهای خانم نلسون را بسته بود، تمام مدت در آشپزخانه در درست کردن سالادها به نورا کمک میکرد. نورا ناراحت بود. ظاهراً طبق پیشگویی خودش، از رازگوییهای شب قبلش دلخور و پشیمان شده بود. او گفت: «یه ماه طول میکشه تا خستگیمون دربره. این همه ولخرجی در توان پدر نیست. ولی سالی پاشو تو یه کفش کرد که یه عروسی بهیادموندنی میخواد. پدرم زیر بار رفت. اون همیشه سالی رو لوس میکنه.» خاله موشی که داشت در سرداب یکریز حرفهای ناامیدکننده میزد و سر خانم نلسون را درد اورده بود، ناگهان به داخل آشپزخانه سرک کشید و گفت: «لجباز حسود!» نورا با دلخوری به آنی گفت: «حق با اونه. بله حق داره. من لجباز و حسودم. تحمل دیدن خوشحالی دیگران رو ندارم. به خاطر همین از سیلیهایی که دیشب به جاد تیلور زدم اصلاً پشیمون نیستم. فقط پشیمونم که چرا بینیش رو نکندم و توی سطل زباله ننداختم. خب، اینم از سالادها. تزئینشون خوب شد. اگه حال عادی داشته باشم دلم میخواد از همهچیز ایراد بگیرم. با همهی این حرفها دلم میخواد بهخاطر سالی همهچیز خوب پیش بره.»
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.