رمان ربکا در سال 1938 به چاپ رسید و به سرعت به یکی از ماندگارترین آثار جهان ادبیات تبدیل شد. اورسن ولز آن را در قالب نمایشنامهای رادیویی اجرا کرد و آلفرد هیچکاک براساس آن، فیلمی سینمایی ساخت. دافنه دوموریه خالق این رمان در شصت و دوسالگی بانوی ادبیات انگلستان لقب گرفت. پدر دوموریه مدیر هنری و پدربزرگ مادریاش کاریکاتوریستی معروف بود. نشر افق این رمان را در مجموعهی عاشقانههای کلاسیک منشتر کرده است.
دیشب خواب دیدم دوباره به مَندِرلی بازگشتهام!کتاب با ترکیبی آغاز میشود که در زبانشناسی و شعر انگلیسی، به نام شعر ششپایه شناخته میشود، در حالیکه هجای نخست بیفشار و هجای دوم بافشار ادا میشود. حالا، یک بار دیگر، جملهی بالا را بخوانید. نویسنده در همان نخستین قدم، در همین نخستین جمله، تکلیف را روشن کرده: قصهای سراسر تعلیق، دلهره و پرسش. راوی چه کسیست؟ مَندِرلی کجاست؟ این خواب، کابوس است یا رؤیا؟
راوی بینام کتابِ ربکا، نوشتهی دافنه دو موریه، دختری سادهدل و زودباور است که بیآنکه بداند، قدم به دنیایی گذاشته که تمامش متعلق به ربکای زیبا و بیهمتاست. سایهی سرد و سنگین بانوی اول دو وینتر، بر هر نفس راوی سنگینی میکند و او را تا مرز جنون میراند. کتاب ربکا در عرض سی سال، پیش از 2.8 میلیون نسخه در سراسر جهان فروخت و تا به امروز، به عنوان یک اثر کلاسیک همچنان ترجمه و منتشر میشود. این اثر در سال 1938 برندهی جایزهی کتاب سال آمریکا شد. در سال 2017، ربکا در کنار آثاری همچو غرور و تعصب و جِین، به عنوان یکی از محبوبترین کتابهای 225 سال گذشتهی ادبیات انگلستان معرفی شد.
شاید یک دلیل این موفقیت خیرهکننده، تنوعِ شخصیتپردازیهای دوموریه در خلق اثرش باشد. از راوی سادهی کتاب گرفته تا آقای جورج فرتِسکیو ماکسیمیلیان دو وینتر و خانم دانوِرز، از شخصیتهای کمرنگتر مانند جک فاوِلِ طماع و حیلهگر تا بآتریس دو وینتر، همگی در حل معمای ربکا (خانم و کتاب) و خلق پیامِ پنهانی نویسنده به خواننده نقش دارند: قصهای دربارهی ارتباط میان مردی که قدرتمند است و زنی که نیست.کتاب ربکا عاشقانهای است که به جمع اضداد میمانداما از کنار نقشِ درخشان خانمِ دانوِرز نباید با بیتوجهی گذشت. دانورز که سرپیشخدمت و ندیمهی شخصی ربکا بوده، از خانم دو وینتر دوم کینهای عمیق به دل دارد.
او را به بازی میگیرد و روح و روانش را با ترفندهای ناجوانمردانه میآزارد و آقای دو وینتر را نیز پیوسته با خاطرات ربکا، زجر میدهد. او به مانندی ساحرهای مصمم، با علاقهای وسواسگونه خاطرهی ربکا را در گوشه و کنار خانه زنده نگاه میدارد. هنر نویسنده در همتنیدن قصهای است دربارهی تضادهایی که زندگی را میسازند: مرگ و امید، عشق و خیانت، آتش و دریا.رمان ربکا بر صحنهی تئاتر و صفحهی نقرهایرمان ربکا نخستین اثرِ مهم در ژانرِ رومانس گوتیک در قرن بیستم نام گرفته است. دوموریه، مشکوک به همسر خطاکار خود، عشق و خشم را درآمیخت و ربکا را خلق کرد. اورسن وِلز کبیر (در نقشِ آقای دو وینتر) و آلفرد هیچکاک از این رمان برای تئاتر و سینما اقتباس کردند؛ فیلم هیچکاک جایزهی اسکار بهترین فیلم سال 1940 را از آن خود کرد. در یکی از سکانسهای درخشان این اثر، خانم دو وینترِ دوم وارد اتاق ربکا میشود، اتاقی شکوهمند با سقفی بلند و پنجرههای قدی که به دریا رو دارند. این دخترک ریزاندام خود را به ناگاه در برابر پرترهی عظیمِ ربکا مییابد و هیچکاک، نور و موسیقی و زاویهی دوربین را طوری با هم ترکیب میکند که بیننده به جای راوی میایستد و ناخواسته در برابر عظمت ربکا، احساسِ خواری میکند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.