معرفی مجموعه نبرد با شیاطین
نبرد با شیاطین مجموعه داستانی ۱۰ جلدی از دارن شان است. دارن شان پس از اتمام مجموعهٔ قصه سرزمین اشباح قلم به دست گرفت و نوشتن مجموعهٔ نبرد با شیاطین را آغاز کرد. این کتاب سرنوشت سه نفر به نامهای گروبز گریدی، کرنل فلک و بک مککان است. هر جلد این مجموعه از زبان یکی از شخصیتها روایت شدهاست.
معرفی کتاب نبرد با اسرار هیولایی (نبرد با شیاطین 6)
اسرار هیولایی ششمین کتاب از مجموعه نبرد با شیاطین نوشتهی نویسنده ایرلندی دارن شان است. این جلد در ادامهی حوادث دیو همخون رخ میدهد و همچنین اولین کتابی است که سه شخصیت اصلی داستان با هم مواجه میشوند. دارن شان برای اولین بار عنوان این کتاب را در ۲۹ سپتامبر ۲۰۰۷ در جشنواره ادبیات کودکان بث اعلام کرد. دارن شان تا پیش از این اعلام، اطلاعات این کتاب را فاش نکرد و همین موجب جذابیت اسرار هیولایی شد
درباره کتاب اسرار هیولایی
در غار كارشري ويل، تونلي باز شده است كه هيولاها دسته دسته از آن بيرون ميريزند. براي مقابله با كشتار و خشونت اين موجودات شيطاني همه نيروها به ميدان آمدهاند. حدود پانزده مريد از جمله كرنل، شارك و شارميلا به فرماندهي برانابوس در محل جمع ميشوند تا جلو اين هجوم بيامان را بگيرند. آنها ميدانند كه حتي اگر بتوانند تونل را مسدود كنند به زنده ماندن خودشان اميدي نيست.
با دارن شان بیشتر آشنا شویم
دارن اشاگنسی معروف به دارن شان (Darren Shan) (متولد ۲ ژوئیه ۱۹۷۲) نویسنده اهل ایرلند است. وی در سه سالگی مدرسه را آغاز کرد، او بسیار ناآرام بود به همین دلیل هیچ مهد کودکی او را قبول نمیکرد.
ظهور دارن شان با کتاب Ayuamarca آغاز شد که در سال ۱۹۹۹ به فروش رفت. او در ژانویه ۲۰۰۰ کتابی برای کودکان با نام سیرک عجایب نوشت. او این کتاب را بیشتر برای سرگرمی نوشت و با دو کتاب دیگر که برای بزرگسالان نوشته بود، روانه بازار کرد اما این کتاب بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصاً، وقتی که کمپانی برادران وارنر پیشنهاد ساخت فیلمی بر مبنای این کتاب را داد.
او که پیشبینی این فروش را نمیکرد نویسندگی را ادامه داد ولی برای کودکان! در طول ۵ سال او ۱۱ کتاب دیگر این مجموعه را نوشت. این کتابها در ۲۸ کشور و در ۲۰ زبان ترجمه شد و حدود ۸٫۹ میلیون دلار فروش رفت.
دارن شان علاقه شدیدی به کتابهای کمیک، فوتبال، شنا، موزیک پاپ و راک و پیادهروی دارد. مسافرت به نقاط مختلف جهان و دیدن خوابهایی که راههای جدیدی برای خشکاندن خوانندگان در پیش روی دارن قرار میدهد هم از علاقههای اوست.
در بخشی از کتاب اسرار هیولایی می خوانیم
نیشها و دندانها در گوشتم فرو میروند و همه همزمان، جای جای بدنم را زخمی میکنند. ناخنها در عمق شکمم فرو میروند و دل و رودهام را سوراخ میکنند. دستهایی مثل کرم پیش میآیند و چنان به درون شکمم چنگ میاندازند که پوستم از بیرون پر از خراش و زخم میشود. تکه تکه میشوم. درد غیر قابل تحمل است. اختیارم را از دست میدهم. ناگهان دهانم باز میشود. شعورم را از دست میدهم. دارم دیوانه میشوم. درست قبل از این جنون و پیش از آنکه هیولاها همهی وجودم را ببلعند، آخرین چیزی که میشنوم، نعرههای بی اختیار و تهوع آور مرگ است که سر میدهم و با آنها تونل را پر میکنم. جیغهایی در تاریکی.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.