فکر میکنی موشهای سیاهچال دل ندارند؟
موش کوچولو و دوستانش به سیاهچالی ترسناک در قلعهای پُرزرق و برق سفر میکنند، قلعهای که شاهزاده خانم در آن زندگی میکند و موش کوچولو عاشق شاهزاده خانم میشود! اما در این سفر چه بر سر آنها میآید و این عشق چه سرانجامی خواهد داشت؟
این داستان با تولد موشی میان دیوار های یک قلعه آغاز میشود.
در رمان موش کوچولو میخوانیم:
شاهدخت پی به پایین، به دسپرا نگاه کرد.به او لبخند زد و هنگامی که پدرش آهنگ دیگری درباره ی فرارسیدن غروب ارغوانی بر دیوار های باغ مینواخت، دستش را جلو برد و سر موش را لمس کرد. دسپرا حیرت زده به او خیره شد. به نظرش، پی کاملا شبیه عکس دوشیزه زیبای کتاب کتابخانه بود. شاهدخت دوباره به دسپرا لبخند زد. دسپرا هم به او لبخند زد. و بعد اتفاقی باورنکردنی رخ داد: موش کوچولو عاشق شد!
درباره این کتاب با ترجمه حسین ابراهیمی :
این رمان اثر کیت دی کامیلو با ترجمهی زندهیاد حسین ابراهیمی کتابی است که جایزهی مدال طلای نیوبری در سال ۲۰۰۴ را برای خانم نویسندهاش به ارمغان آورد و بر اساس آن انیمیشن سینمایی ساخته شده است.
موش کوچولو یکی از کتاب های موفق نشر افق است.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.