قبرستان عمودی (دروازه مردگان 1)

معرفی مجموعه دروازه مردگان

دربارهٔ مجموعه دروازه مردگان آمده‌است که مواجه رضاقلی نوجوان فقیر و روستایی با سینما، ماشینیسم، ریل‌گذاری مسیرهای شهری و نشانه‌های دیگر با بهت و حیرت است اما او ظاهراً ذات آزادی‌خواهی دارد و برخلاف رویهٔ معمول تن به بردگی نظام ارباب رعیتی و کارگری نمی‌دهد. او در حد توان خودش عاصی و طغیانگر است و نقشهٔ فرار می‌کشد، نوجوانی که قربانی جهل شده و او را از خانواده‌اش دزدیده‌اند و فروخته‌اند. آشنایی او با میرزا حسن رشدیه که دلسوز مردم و مملکت است این روحیهٔ تحول‌خواه را در او تربیت می‌کند. او شاهد تخریب اولین مدرسهٔ تهران است به دست جاهلان کور و متعصب که آبشخورشان خرافه است و خوب می‌دانند که با ظهور علم دکان‌شان تخته خواهد شد و…

درباره کتاب قبرستان عمودی (دروازه مردگان 1)

به قلم حمیدرضا شاه آبادی برای نوجوانان 15+ سال مناسب است. ماجراجویی در دل تاریخ و خانه های متروک که هر کسی جرات خواندنش را ندارد. این مجموعه در دسته ی داستان های فارسی قرن 14 با محتوایی دلهره آور و تخیلی قرار دارد.

معرفی کتاب قبرستان عمودی

داستان از جایی شروع می شود که پدر برای تکمیل یکی از بهترین آثار هنری، چند تکه کاغذ قدیمی را به خانه می آورد. بچه ها اتفاقی و شاید از روی کنجکاوی نوشته ها را می خوانند و پی می برند که داستان زندگی یکی از جوانان عهد مظفرالدین شاه است. ماجرایی وحشتناک و عجیب که یک دانشجوی پزشکی از کودکی اش روایت می کند، عمده حجم کتاب را به خود اختصاص داده است.

کودکی که ناگهان چشمانش را باز می کند و خودش را در میان افرادی ناشناس می یابد، مجبور میشود با ده ها پسر بچه دیگر در خانه ای قدیمی زندگی کند. خانه ای که در دیوار ها و شکاف هایش پر از حرف و حدیث است. ستون ها و حوضچه هایش مملو از رازهای مخوف است. نیمه شب هایی دارد مخوف که نور ماه آن را به مردگان وصل می کند.

با حمیدرضا شاه آبادی آشنا شویم

حمیدرضا شاه آبادی (زاده ۱۳۴۶، تهران) پژوهشگر تاریخ، داستان‌نویس و نمایش‌نامه‌نویس معاصر است. وی از نویسندگان در حوزه ادبیات نوجوان و بزرگسال و یکی از مدیران با سابقه در نشر با تجربه مدیریت بر انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و مؤسسه نشر بین‌المللی الهدی است. نوشتن را از جوانی و بدون آموزش خاصی و با داستان کوتاه آغاز کرد. بعدها داستان‌نویسی را وسعت داد و چند نمایش‌نامه نوشت و چند فیلم کوتاه را هم ساخت. اولین داستانش به نام قبل از باران در یک مجله هفتگی چاپ شد. پس از مدتی پژوهش در تاریخ را آغاز کرد و سعی کرد با بهره‌گیری از تاریخ و سرگذشت‌ها شخصیت‌ها و داستان‌هایی را روی صفحه بیاورد که به حقیقت و روایت تاریخ نزدیک تر باشد. وی آثار مکتوب بسیاری دارد که از جملهٔ آن‌ها دیلماج و لالایی برای دختر مرده‌است. برخی آثار وی در جشنواره‌های مختلف جوایز بسیاری کسب کرده‌اند. او وضعیت ادبیات معاصر را مطلوب ارزیابی نمی‌کند و آرمان خواهی را سرلوحه فعالیت‌هایش قرار داده‌است. حمیدرضا شاه آبادی به عنوان دبیر علمی هشتمین دوره جشنواره کتاب برتر در سال ۱۳۹۴ انتخاب شد.

جوایز و افتخارات کتاب قبرستان عمودی

• برنده نشان نقره ای لاکپشت پرنده
• اثر برگزیده کتاب سال 1398
• برگزیده جشنواره کتاب هایی آموزشی رشد 1398

در بخشی از کتاب قبرستان عمودی می خوانیم

مامان بی هوا رفت. بی خبر، یکباره. آن قدر سریع که هیچ کس حتی فکرش را هم نمی کرد. هنوز چهل و پنج سالش تمام نشده بود که یک روز ناغافل سر کلاس قلبش گرفت و از حال رفت. وقتی بردندش بیمارستان فهمیدند که از یک نارسایی قلبی رنج می برد. مشکلی که در آزمایش های بعدی معلوم شد که مادرزادی است. بیماری نادری که عضلات قلب را ضعیف می کند. آن قدر ضعیف که قلب دیگر نمی تواند بتپد و از کار می افتد.

به همین راحتی! از آن روز به بعد مامان روز به روز  ناتوان تر شد. اول بالا و پایین رفتن از پله ها برایش مشکل بود. بعد راه رفتن و بعد حتی نشستن. و زمانی رسید که وقت خوابیدن هم باید کپسول اکسیژن استفاده می کرد. درست مثل چراغی که نورش آرام آرام کم می شود و رو به خاموشی می رود.