معرفی مجموعه دیدنی های خواندنی
هر سال کلی انیمیشن در جهان ساخته می شود و ما کلی انیمیشن جدید می بینیم. (احتمالاً خیلی ها را هم وقت نم یکنیم ببینیم.) کلی داستان جدید، شخصیت های جدید و فضاهای جدید از راه می رسند ولی فرصت نداریم با
همه ی آن ها آشنا شویم. اینجاست که از بین آن ها انتخاب می کنیم.
حالا اگر بشود جور دیگری هم رفت سراغ این انیمیشن ها چی؟ اگر چند نفر که عاشق بچه ها و انیمیشن ها و کتاب ها هستند فکر بکری به سرشان زده باشد چی؟
شاید با خودتان بگویید که وقتی انیمیشنی را دیده باشیم، دیگر چرا باید داستانش را بخوانیم؟ بله، بله، سؤال مهمی ست که جوابش یک کلمه است: تخیل! با خواندن داستان این شمایید که دوباره همه چیز را تخیل می کنید. شاید
قهرمان قصه در ذهن شما قیافه ی متفاوتی داشته باشد، شاید فضاها را جور دیگری تصور کنید، شاید حتی تخیل شما به کل با انیمیشنی که دیده اید فرق کند.
خبر خوش این که دیدنی های خواندنی با چند کتاب و چند انیمیشن تمام نمی شود. تا زمانی که انیمیشن های باحال در دنیا ساخته می شوند، ما داستان هایشان را برایتان تعریف می کنیم.
درباره کتاب زوتوپیا (دیدنی های خواندنی )
جودی جستوخیز، خرگوش ریزهمیزه اما زبر و زرنگ، توانسته از آکادمی پلیس فارغالتحصیل شود اما هیچکس قدرت و توانایی او را باور ندارد. او که میخواهد دنیا را به جای بهتری تبدیل کند با روباهی مکار به نام نیک وحشیزاد همراه میشود. با اینکه روباهها بزرگترین دشمن خرگوشها هستند اما جودی و نیک در ماجراجویی پرهیجان و خطرناکشان تمام باورهای قدیمی شهر را تغییر میدهند! با جودی و نیک در کوچهپسکوچههای زوتوپیا همراه شوید و لذت ببرید.
با سوزان فرانسیس بیشتر آشنا شویم
سوزان فرانسیس (20 مارس 1959) نویسنده علمی تخیلی و داستانی انگلیسی است. وی در کینگ لین، نورفولک به دنیا آمد و هم اکنون در داندین، نیوزیلند زندگی می کند. او دو بار ازدواج کرده است و چهار فرزند دارد. سوزان فرانسیس نویسنده چهار رمان منتشر شده است، که به طور جمعی به عنوان آواز آکافینا شناخته می شوند. این کتابها برای اولین بار به عنوان کتابهای الکترونیکی Mushroom Ebooks در سال 2007-2009 و در سال 2009 توسط جلد کتاب توسط Bladud Books منتشر شد.
بخشی از کتاب زوتوپیا از مجموعه دیدنی های خواندنی را با هم بخوانیم
«من، شهردار زوتوپیا، باافتخار اعلام م یکنم که امروز اولین دانش آموخته ی آکادمی پلیس از پروژ هی جذب پستانداران فارغ التحصیل می شه. شاگرد ممتاز کلاس… اولین خرگوش افسر الف.پ.ز ، جودی جست وخیز. دستیارشهردار جمله ی آخر را خطاب به گوسفند کوچکی گفت که همان نزدیکی ایستاده بود.« زنگوله پا، نشان افسر جست وخیز رو تحویل می دین؟»
زنگوله پا گفت:«. آهان! بله. همین الان »
شیردل گفت :«جودی، با افتخار، رسماً تو رو برای خدمت به قلب زوتوپیا اعزام می کنم، حوزه ی یک، مرکز شهر.»
جودی در میان تشویق و هورای کرکننده ی حضار، روی صحنه به سوی شهردار رفت. بلندترین صدای تشویق از سوی پدر و مادرش بود، هرچند اِستو داشت زار می زد.
شهردار شیردل دیپلم جودی را به دستش داد و زنگوله پا جلو آمد و نشان الف.پ.ز را به یونیفرمش سنجاق کرد «. تبریک م یگم، افسر جست وخیز »
جودی گفت: « سربلندتون می کنم. این رؤیای بچگی هام بوده »
زنگوله پا زیرلب گفت: « برای ما کوچولوها امروز روز پرافتخاریه »
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.