معرفی کتاب زنان سپیدپوش
زنان سپیدپوش مشتمل بر چهارده حکایت از زندگانی حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه علیها می باشد. اولین حکایت از خدیجه کبرا و تولد دخت گرانقدرش می گوید و آخرین حکایت به وفات و شب آخر زندگی آن حضرت اشاره دارد، و 12 حکایت دیگر در این میان از فرزندان، شوهرداری، حفظ حجاب، صبر و متانت، احترام به پدر و … حضرت فاطمه(س) سخن می گویند
درباره کتاب زنان سپیدپوش
این کتاب نیز به تقلید از «کشتی پهلو گرفته» با استفاده از زاویه دیدهای مختلف، حکایات را روایت می کند. این کتاب با زبانی ساده و با بهره گیری از حکایات اسلامی، گوشه ای از زندگی حضرت فاطمه(س) را به نمایش می گذارد، گوشه ای که با توجه به شخصیت والای آن حضرت قطره ای از دریای بیکران نجابت و مظلومیت او است.
با مرتضی دانشمند آشنا شویم
حجتالاسلام مرتضی دانشمند، نویسنده و شاعر کودک و نوجوان و پژوهشگر قرآنی، متولد اول خرداد ۱۳۳۷ در شهر «دیزیچه» در جوار زایندهرود و شهرستان مبارکه که در ۴۵ کیلومتری اصفهان قرار دارد چشم به جهان گشود و تا سوم دبستان را در زادگاهش گذراند.
با پدرش قصد تبلیغ دین را در سر داشت از این رو به همراه خانواده به شهر آبادان رفت. از مدرسه بزرگمهر این شهر دیپلم گرفت.
در سال ۱۳۵۶و مقارن آغاز انقلاب اسلامی به هوای تحصیل علوم اسلامی به قم آمد. در جوار حضرت معصومه (س) علاوه بر علوم اسلامی، تحصیلات جدید را تا مقطع کارشناسی در رشته حقوق و کارشناسی ارشد، در رشته علوم حدیث با گرایش کلام و عقاید ادامه داد.
بخشی از کتاب زنان سپیدپوش را با هم بخوانیم
نگاهش را به آسمان می دوزد. در تاریکی روشنی شب نجواهایی شنیده می شود. پیامبر(ص) آهسته با کسی حرف می زند. خوب گوش می دهم. چیزی سر در نمی آورم. پس از مدتی دوباره به راه می افتد. من نیز آهسته به دنبالش می روم. شاید جلو خانه به او برسم. پایم به کلوخی می خورد.
سر بر می گرداند و می پرسد: تو که هستی؟ از اینکه بی خبر دنبالش کرده ام شرمنده می شوم. چند لحظه ساکت می مانم. تصمیم می گیرم راهی را که آمده ام برگردم. اما سرزنشهای مادر به یادم می آید. می گویم: من هستم یا رسول اللّه . از صدایم مرا می شناسد و می پرسد: حذیفه اینجا چه می کنی؟ ـ مادرم مرا فرستاده تا شما را ببینم.
می خواهم هدیه ای از گفته های تازه شما برایش ببرم.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.