زمین سیاره‌ای آبی‌ست

معرفی کتاب زمین سیاره‌ای آبی‌ست

رمان تحسین‌شده‌ای که طرز فکرتان را درمورد زندگی و افکار افراد مبتلا به اوتیسم دگرگون می‌کند. کتاب زمین سیاره‌ای آبی ست، به قلم نیکول پنتلیکوس، شما را به دنیای ذهن «نوا» دعوت می‌کند؛ نوجوانی که به اوتیسم مبتلاست و روابط چندانی با اطرافیانش ندارد اما برعکس؛ در دنیای علم و نجوم یک دانشمند کوچک و باهوش به حساب می‌آید. این اثر به‌عنوان کتاب برگزیده‌ از سوی کتابخانه‌ی عمومی نیویورک تایمز انتخاب شده است.

درباره کتاب زمین سیاره‌ای آبی‌ست

نوای دوازده‌ساله مشتاقانه در انتظار پرتاب فضاپیمای چلنجر است؛ قرار است برای اولین بار یک معلم به فضا برود و بچه‌ها در سرتاسر آمریکا این رویداد را در کلاس‌هایشان به‌صورت زنده تماشا خواهند کرد. نوا و خواهر بزرگش، بریجیت، عاشق نجوم و فضا هستند. آن‌ها قرار گذاشتند پرتاب را باهم تماشا کنند. اما بریجیت ناپدید شده و نوا در یک خانه‌ی موقت جدید است. درحالی‌که از نظر خانواده‌های موقت و معلم‌ها نوا به‌شدت دچار اختلال اوتیسم است و نمی‌تواند ارتباط کلامی برقرار کند، بریجیت می‌داند که او چقدر باهوش و خاص است. درحالی‌که موعد پرتاب نزدیک‌تر می‌شود، خانواده‌ی موقت جدیدِ نوا و معلم‌هایش متو‌جه توانایی‌های او می‌شوند و نوا برای اولین بار بدون بریجیت برای خود دوست پیدا می‌کند. اما هر روز، برای پرتاب و لحظه‌ای که بریجیت را ببیند روزشماری می‌کند.

با نیکول پنتلیکوس آشنا شویم

نیکول پنتلیکوس نویسنده و نمایشنامه‌نویس آمریکایی است که در زمینه‌ی ادبیات کودک و نوجوان، آثار موفقی را خلق کرده. تاکنون چندین تئاتر در شهرهای نیویورک و کنتیکات میزبان نمایش‌هایی بوده‌اند که با قلم او نگاشته شده‌اند. کتابی که مقابل شماست، اولین اثر از این نویسنده است که به فارسی نیز ترجمه شده است.

جوایز و افتخارات کتاب زمین سیاره‌ای آبی‌ست

• بهترین کتاب برگزیده‌ی سال کتابخانه‌ی عمومی نیویورک تایمز
• نامزد جایزه‌ی ان‌سی‌تی‌ای شارلوت هوک در سال 2020

بخشی از کتاب زمین سیاره ای آبی ست

فرانسین دست نوا را گرفت و دوتایی از پله های مدرسه ی متوسطه ی جفرسون بالا رفتند. مدرسه ساختمان چهارگوش دو طبقه با نمایی آجری بود که در دو طرف در دولنگه ی آن پنجره های قدی از سقف تا کف، امتداد داشت. نوا با دست دیگرش خرس عروسکی ناسا را بغل کرد. بیلی جلو جلو راه میرفت و یکریز حرف میزد.

عاشق اینجا میشی توال همه ی بچه های ما از کلاس پنجم تا هشتم به مدرسه ی جفرسون رفتن اون وقتها هنوز کلاس پنجمی ها رو به ساختمان دیستان منتقل نکرده بودن تا برای کلاسهای ویژه جای بیشتری باز بشه. درباره ی کلاسهای ویژه چیزی میدونی ؟ توا صدای امممه از خودش در آورد صدایی که خانواده ی وست کم کم داشت یاد میگرفت آن را به عنوان «بله» در نظر بگیرد. بعضی از مدرسه های قبلی نوا به کلاسی ویژه میگفتند که در آن معلمی غیر از معلم همیشگی شان درس میداد. به این جور کلاسها در بقیه ی مدرسه ها، دوره های اختیاری یا فوق برنامه یا تقویتی میگفتند.

این مدرسه علاوه بر درسهای همیشگی – موسیقی، هدر و ورزش – درسهای دیگه ای مثل خونه داری برای دخترها و نجاری برای پسرها و هفته ای به روز هم ایکس – بلوک رو ارائه میده .لوا سرش را به یک طرف خم کرد.

بیلی گفت: «میدونم داری به چی فکر میکنی. حتماً پیش خودت میگی

ایکس – بلوک دیگه چه کوفتیه؟

نوا لبخند زد. به جز کلمه ی «کوفت بقیه اش دقیقا همان چیزی بود که داشت به آن فکر میکرد

ایکس – بلوک ویژه ترین دوره ی ویژه است تو ایکس – بلوک میتونی به التخاب خودت توی به کلاس جالب ثبت نام کنی و هر نیم سال به درس جدید برداری مدرسه این برنامه رو وقتی شروع کرد که پسرمون، جان، کلاس ششم بود. این دوره فکر جان بود اون به طرح پیشنهادی رسمی نوشت و توی یکی از جلسه های کادر آموزشی برای معلمهاش ارائه کرد. ما خیلی به جان افتخار کردیم که…..

صدای بیلی گرفت. فرانسین بقیه ی حرف او را ادامه داد. …. ابتکار به خرج داد. جانی پسر خجالتی و شیرینی بود که همیشه میخواست چیزهای جدیدی یاد بگیره اما توی دوست پیدا کردن مشکل داشت. این کلاس

بهش کمک کرد با بچه هایی آشنا بشه که کارهای محبوبشون شبیه به هم بوده بیلی گفت: «اون الان مدیریه مرکز تفریحی هست و برای بچه های آسیب پذیر کارهایی ترتیب میده اه بیلی شانه ی نوا را فشار داد. توا خودش را پس کشید. فرانسین توضیحش را ادامه داد.

د سر کلاسهای ایکس بلوک بچه ها میتونن تصمیم بگیرن که میخوان عضو کدوم یکی از این گروهها بشن موسیقی، گر، سافت بال ، فوتبال، تیروکمان، باشگاه کتاب خوانی…. ما با خانم پیرس صحبت کردیم؛ اون قراره معلم آموزش ویژه ی تو بشه اون گفت بچههایی که بیشتر… بیشتر شبیه تو هستن، معمولاً موقع برگزاری کلاسهای ایکس بلوک توی کلاس آموزش ویژه میمونن اما ما فکر کردیم…. خب….