معرفی کتاب شگفتی
رمان “شگفتی” اثر “آر.جی پالاسیو” به ترجمه پروین علی پور یکی از پرفروشترین آثار ادبیات نوجوانه! داستان آگوست یه پسربچه 10 ساله که بخاطر ناهنجاری صورتش که مادر زادیه حتی نمیتونه به راحتی در مدرسه تحصیل کنه؛ داستانی راوی دردها، مقاومت، عشق و در نهایت پیروزی یک انسان متفاوت!
درباره کتاب شگفتی
رمانِ بسیار ستودنیِ شگفتی رمانی است روان شناختی و اخلاقی که در آن، در ضمن روایت آنچه بر آگوست، پسربچه ای ده ساله که در ناحیه ی صورت مبتلا به نقص عضوی بسیار چشمگیر و راننده است، در سال پنجم می گذرد، توصیف های روان شناختی دقیقی از پسران و دختران بین ده ساله تا تقریبا پانزده ساله و توصیه های اخلاقی عمیقی برای گذران زندگی خوش و بهروزانه عرضه می شوند.
با خواندن فصول هشتگانه ی این رمان، افزون بر حظ هنری و زیبایی شناختی فراوان، از معلومات بسیاری در حوزه ی روان شناسی رشد، که در فرهنگ عمومی ما، ایرانیان، هنوز مهجور و غریب است، نصیب می بریم؛ و، علاوه بر این دو، به قواعد و احکام اخلاقی روشن و در عین حال، مورد اجماعی آگاهی می یابیم که حتا برای نوجوانان، نیز، قابل فهم و پذیرفتنی اند.
با آر جی پالاسیو بیشتر آشنا شویم
آر. جی. پلاچیو، نویسنده ی آمریکایی است که در شهر نیویورک به دنیا آمد و بزرگ شد. او در دبیرستان هنر و طراحی مدرسه ی پارسونس تحصیل کرد و در آن جا تصویرسازی را یاد گرفت به امید این که روزی جا پای نویسنده/تصویرگران مورد علاقه ی خود، آنتوان دو سنت اگزوپری و مائوریس سنداک بگذارد. پلاچیو قبل از نوشتن رمان اعجوبه، سال های زیادی به عنوان طراح گرافیک و کارگردان هنری فعالیت داشته است. لازم به ذکر است که اعجوبه، اولین رمان انتشار یافته از این نویسنده است.آر. جی. پلاچیو، اکنون به همراه همسر و دو پسرش در نیویورک زندگی می کند.
جوایز کتاب شگفتی
- برنده ی جایزه ی مارک تواین سال 2015
- برنده ی جایزه ی دانش آموزان مین سال 2014
- برنده ی جایزه ی بوک بروز سال 2012
در بخشی از کتاب شگفتی می خوانیم
اگر یک چراغ جادو پیدا میکردم که غولش آرزویم را برآورده میکرد، آرزو میکردم که صورتم آنقدر معمولی باشد که توجه هیچکس را جلب نکند. آرزو میکردم توی خیابان که راه میروم، مردم بعد از دیدنم رویشان را برنگردانند. راستش من فکر میکنم تنها دلیل معمولی نبودنم این است که به نظر بقیه معمولی نیستم.
اما الان دیگر یکجورهایی به ظاهرم عادت کردهام. یاد گرفتهام چطور وانمود کنم که نمیبینم مردم موقع برخورد با من، چه قیافههای عجیبی درمیآوردند. همە ما توی این کار حرفهای شدهایم: من، مامان، بابا و ویا. البته حرفم را پس میگیرم: ویا بلد نیست خوب تظاهر کند و وقتی مردم رفتار بدی نشان میدهند، بدجوری عصبانی میشود. مثلا یک روز در پارک، انگار چندتا بچە بزرگتر از من یک صداهایی از خودشان درآورده بودند. من که خودم نشنیدم، اما ویا صدایشان را شنیده بود و شروع کرد به داد و فریاد. اخلاق ویا اینطوری است. درست برعکس من.
به نظر ویا من معمولی نیستم. خودش میگوید اینطور نیست، ولی اگر فکر میکرد من معمولی هستم، همیشه حس نمیکرد باید اینقدر مواظبم باشد. به نظر مامان و بابا هم من معمولی نیستم. به نظر آنها من شگفتانگیزم. فکر میکنم تنها کسی که در دنیا میفهمد من چقدر معمولی هستم خودم باشم.
راستی اسم من آگوست است. در مورد قیافهام توضیحی نمیدهم. احتمالا از هرچیزی که بتوانید فکرش را بکنید، بدتر است.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.