معرفی کتاب تابستان قوها
کتاب تابستان قوها اثر بتسی بایارس، روایت زندگی یک دختر چهاردهسالۀ کنجکاو به نام سارا است. سارا یک برادر کوچکتر به نام چارلی دارد که به مشکلات ذهنی دچار است. در یک روز کسلکنندۀ تابستانی چارلی گم میشود. اکنون سارا برای پیدا کردن برادرش باید با دوستی همراه شود که چندان از او خوشش نمیآید. این کتاب برندۀ جایزۀ ملی سال 1981 و جایزۀ نشان طلای نیوبری شده است.
درباره کتاب تابستان قوها
تا مطمئن نشده ایم به پلیس زنگ نزن!
سارا دختری که تابستان چهاردهسالگی، یا به قول خودش «مزخرفترین» تابستان عمرش را میگذراند. پس از گم شدن برادر عقبماندهاش، بینشی نو نسبت به خود و خانوادهاش پیدا میکند.
بتسی بایارس (Betsy Cromer Byars) در کتاب تابستان قوها (Summer of the Swans) به خوبی چالشهای دوران بلوغ در دختران را نشان میدهد. سارا در دوران کشاکش با خود است و مدل مو، چهره و لباس پوشیدنش کلافهاش کرده. زندگی با عمۀ سختگیرش حوصلهاش را سر برده و باید دائم مراقب برادرش باشد. پیدا کردن چارلی برای سارا به هدفی جدی بدل میشود که او را از زندگی تکراری میرهاند و هیجان را وارد زندگیاش میکند.
با بتسی کورمر بایارس بیشتر آشنا شویم
بتسی کورمر بایارس، زاده ی 7 آگوست 1928، نویسنده ی آمریکایی داستان های کودک است. اوایل کودکی او در دوران رکود اقتصادی بزرگ آمریکا سپری شد.
بتسی در ابتدا در دانشگاه فرمن در گرین ویل مشغول به تحصیل بود اما پس از چندی به کالج کویینز در شارلوت رفت و مدرک کارشناسی در رشته ی زبان انگلیسی را از این دانشگاه دریافت کرد.
بتسی کورمر پس از فارغ التحصیلی، با ادوارد فورد بایارس، دانش آموخته ی مهندسی، آشنا شد و در 24 ژوئن 1950 با او ازدواج کرد.
زمانی که همسرش روزها را به مطالعه و تحقیق می پرداخت، بتسی کار نویسندگی برای مجلات را آغاز کرد و اولین رمانش با عنوان «کلمنتاین» را در سال 1962 به چاپ رساند.بتسی بایارس، مادر سه دختر و یک پسر است.
جوایز و افتخارات کتاب تابستان قوها
- جایزهٔ کتاب ملی سال 1981
- نشان طلای نیوبری در سال 1971
اقتباس سینمایی از کتاب تابستان قوها
فیلم تابستان قوهای سارا (Sara’s Summer of the Swans) در سال 1974 با اقتباس از این کتاب ساخته شده. کارگردان این مجموعه جیمز بی. کلارک و نویسندهٔ آن باب راجرز است.
در بخشی از کتاب تابستان قو ها می خوانیم
فكر مي كنم مهم ترين مسئله در دنيا اين است كه هركس چه جوري به نظر بيايد. مثلا اگر كسي با نمك به نظر بيايد، با نمك است، اگر باهوش به نظر بيايد، باهوش است و اگر شبيه هيچي به نظر نيايد، پس… هيچي نيست! يك بار با همين ايده، مقاله اي نوشتم با عنوان «زيبا بودن، مهم ترين مسئله ي دنيا» و «D» گرفتم!
آره… «D» كه نمره ي خيلي بدي است. زنگ كه خورد معلمم صدايم كرد و همان حرف هاي هميشگي را درباره ي مهم نبودن زيبايي و اينكه خيلي از آدم هاي زشت، جزو باهوش ترين، مهربان ترين و كاردان ترين آدم هاي دنيا هستند، تحويلم داد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.