در رمان لالایی برای دختر مرده میخوانیم: چرا گریه میکنی؟
در رمان نوجوان لالایی برای دختر مرده می خوانیم:
وقتی زهره، یکی از دخترهای کلاس دوم دبیرستان آنچه را که میدید برای دیگران شرح داد،هیچکس حرفش را باور نکرد.
این حرف را اولینبار به نزدیکترین دوستش مینا گفت و بالاخره خبر در تمام شهرک پیچید.
زهره میگفت دختری را میشناسد که موهای خاکستری دارد،دستهایش از آرنج به پایین سوخته و از همه مهمتر صد سال پیش مرده است!
لالایی برای دختر مرده رمانی تاریخی است كه چند راوی دارد. آن ها چند روایت را در كنار هم نقل می كنند.
اولین راوی “من”، خود نویسنده است كه مستقیماً در امور دخالت می كند.
راویان دیگر مینا، زهره و میرزا جعفر خان میرزا باشی هستند.هر یك از راویان داستان خود را نقل می كنند
وهمۀ داستان ها به داستان اصلی كه شاه آبادی نقل می كند ارتباط دارند.
داستان، رنج وسختی دختران در طول تاریخ؛از فروش دختران قوچان تا شكنجه و سختی دختران امروز در بعضی از خانواده ها و نادیده گرفتن آن ها،
قربانی شدن دختران در دوره های سخت زندگی خانواده هاست. نویسنده در طول كتاب مرتب از زمان حال به گذشته می رود
و باز می گردد و همزمان سرگذشت چند دختر را روایت می كند.
“لالایی برای دختر مرده” داستانی پر كشش است كه با دست گرفتن آن،خواننده تا انتها می رود و آن را می خواند.
داستانی است تفكر برانگیز با سئوالاتی كه شخصیت های داستان مطرح می كنند، خواننده به فكر فرو می رود.
داستانی است كه بعد از خواندن به راحتی از ذهن بیرون نمی رود.
حوادث این داستان در مجتمع مسکونی ارغوان میگذرد. جایی که ساکنانش به آن شهرک ارغوان هم میگویند.
پیدا کردن این مجتمع روی نقشه چندان راحت نیست. اگر نقشة «تهران و توابع» دم دستتان باشد میتوانید امتحان کنید.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.