درباره کتاب دشت کیت
«دشت کیت» داستان بلندی نوشته دیوید آلموند (-۱۹۵۱) است. نخستین رمان دیوید آلموند به نام «اسکلیگ»، یکی از زیباترین رمانهای کودک است که در سالهای اخیر منتشر شدهاست. این کتاب، نشان کارنگی را برد و در سال ۱۹۹۸، برندهی کتاب سال ویتبرد شد. رمان «دشت کیت» نیز به همان شهرت دست یافت و هر دو جایزهی نشان نقرهای اسمارتی و جایزهی میچل ل. پرینتز را برد. در ضمن برای نشان کارنگی توصیه شد و تا فینال جایزهی گاردین نیز، صعود کرد. رمان «چشمبهشتی» نیز، تا مرحلهی نهایی نشان کارنگی و ویتبرد، صعود کرد. جدیدترین آثارش عبارتند از: قلب پنهانی، دختر وحشی، پسر وحشی. بخشی از داستان: من در اتاقم بودم و تکالیفم را مینوشتم، مطلبی کسالتآور دربارهی اختلاف ساعت انگلستان با بقیهی کشورها. شبی سرد بود و باران بر دشت میبارید. سرم را پیوسته از روی میزم بلند میکردم و به بیرون نگاه میکردم. به این نتیجه رسیدم که اگر با سرعت خیلی زیاد حرکت کنید، میتوانید به مقصد دلخواهتان، پیش از زمان شروع سفر، برسید. این را ننوشتم، بلکه چیزی را که آنها میخواستند نوشتم: اینکه اگر در استونیگیت، ساعت فلان و بهمان باشد، آن وقت، ساعت در نیویورک چنین و چنان خواهد بود. حوصلهام سر رفته بود. بعد پدربزرگ در اتاقم را زد و آن را مقابل من، روی میزم گذاشت. تکهای مستطیلی از زغالسنگ بود که مانند آن اسب کوچک، صیقل داده شده و خطوط عمیقی روی آن، نقش بسته بود. انگشتانم را رویش کشیدم. گفتم: «این پوست درخت است» ـ درست است. پوست درخت است. خیلی از تکههای زغالسنگ را اگر با دقت بشکافی، خطوط پوست درخت را رویشان دارند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.