درباره مجموعۀ بارتیمیوس
سه گانه بارتیمیوس، مجموعه ای از رمان های فانتزی نوشته ی جاناتان استرود است که شامل کتاب های «طلسم سمرقند»، «چشم گولم» و «دروازه پتولمی» می شود. داستان این رمان ها به جنی پنج هزار ساله به نام بارتیمیوس می پردازد که اغلب کارها را با بی میلی و اکراه انجام می دهد. ناتانیل، جادوگری نوجوان است که بارتیمیوس را احضار کرده و به ظاهر او را تحت کنترل دارد. این دو شخصیت در عصری در لندن زندگی می کنند که این شهر به عنوان مرکز اصلی جادو و جادوگری شناخته می شود. جاناتان استرود در سه گانه بارتیمیوس، دنیای هیجان انگیزی را خلق کرده که تا مدت ها در ذهن علاقه مندان به کتاب های فانتزی باقی خواهد ماند.
معرفی کتاب دروازه ی پتولمی ( بارتیمیوس 3 )
کتاب بارتیمیوس 3: دروازهی پتولمی سومین جلد از مجموعه کتاب بارتیمیوس نوشته جاناتان استرود است که شما را همراه با بارتیمیوس، ناتانیل و کیتی به جنگ با دشمن اصلی میبرد! این کتاب در سال 2006 موفق به دریافت جایزهی Cybils و همچنین جایزهی Mythopoeic Fantasy برای ادبیات کودک شده است.
درباره کتاب دروازه پتولمی
جن بزرگ بارتیمیوس به علت اقامت طولانی در این دنیا ضعیف شده و ناتانیل به علت فشارهای زیاد، ناخودآگاه با او بدرفتاری میکند. کیتی رقیب ناتانیل هم در حال تکمیل تحقیقاتش دربارهی سحر و جادو و تاریخ زندگی بارتیمیوس است. در آخرین کتاب از سهگانهی بارتیمیوس بار دیگر سرنوشت ناتانیل، کیتی و بارتیمیوس در هم میآمیزد و برای نخستین بار اسرار زندگی بارتیمیوس فاش میشود…
نقطه اوج «سه گانه بارتیمیوس» در این کتاب به نمایش درآمده است و در آن یک توطئه دیرینه به نتیجه میرسد و بارتیمیوس، ناتانیل و کیتی با دشمن نهایی روبهرو میشوند! اگر دوست دارید به راز زندگی بارتیمیوس و اتفاقاتی که برای او افتاده است، پی ببرید و بدانید که سرنوشت ناتانیل و کیتی به کجا ختم میشود، این کتاب را بخوانید.
با جاناتان استرود بیشتر آشنا شویم
جاناتان آنتونی استرود، زاده ی 27 اکتبر 1970، نویسنده ی انگلیسی است.استرود در بدفورد انگلستان به دنیا آمد و در همان سنین کودکی، شروع به نوشتن داستان کرد. علایق او در دوران کودکی، خواندن کتاب، کشیدن نقاشی و نوشتن داستان بود.استرود پس از فارغ التحصیلی از رشته ی ادبیات انگلیسی در دانشگاه یورک، در یکی از موسسات نشر کتاب در لندن مشغول به کار شد. او در طول دهه ی 1990 شروع به انتشار کتاب های خود کرد و خیلی سریع در این زمینه به موفقیت رسید.جاناتان استرود به همراه همسر و سه فرزندش در هرتفوردشایر انگلستان زندگی می کند.
جوایز و افتخارات کتاب بارتیمیوس 3: دروازهی پتولمی
- نامزد جایزه Locus برای بهترین رمان بزرگسالان جوان (2006)
- برندهی جایزه Mythopoeic Fantasy برای ادبیات کودک (2006)
- برندهی جایزه Corine Internationaler Buchpreis برای کتاب کودک و نوجوان (2006)
- برنده نقد کتاب Starred Kirkus در سال 2006
- برنده جایزهی Cybils در سال 2006
- برندهی جایزهی کتابهای صوتی منتخب انجمن کتابخانه آمریکا (ALA) برای بزرگسالان جوان (2007)
- برندهی جایزهی ALA’s Notable برای کتاب صوتی کودکان (2007)
در بخشی از کتاب دروازه پتولمی می خوانیم
اگر یک عفریت یا مرید این آسیب را به من رسانده بود، میتوانستم تحمل کنم. اما اینگونه نبود. درواقع کسی که بر من پیروز شده بود، یک جن سطح سوم بود، از همان جنهایی که در حالت عادی آنها را میپیچم و در جیبم میگذارم تا پس از شام مانند سیگار دودشان کنم. من هنوز از جایی که افتاده بودم، میتوانستم او را ببینم، شکوه زنانهاش با سری شبیه خوک و چنگالی که در سم گرفته بود، ناقص و زشت مانده بود. حالا آنجا بود، روی صندوق پست ایستاده بود و با چنان نشاطی به همهسو ضربه میزد و شلیک میکرد که نیروهای دولتی که من بخشی از آن بودم از او دوری میکردند و او را به حال خود میگذاشتند. اگر میشد به کیمونویی که پوشیده بود، استناد کرد، میشد گفت که جنگجویی نیرومند و ترسناک بود و در ژاپن بهخوبی تجربه کسب کرده بود.
واقعیت این است که ظاهر عادیِ سادهاش مرا گمراه کرده و بدون سپر دفاعی به او نزدیک شده بودم. پیش از آنکه به خود بیایم صدایی گوشخراش شنیدم و حرکت سریعی دیدم و تلاپ! مرا وسط خیابان به تله انداخته بود و من چنان خسته و ضعیف بودم که نمیتوانستم خود را آزاد کنم. کمکم افراد گروهام برتری پیدا کردند. میبینید! کورموکدران آمد و تیر چراغ برقی را مانند شاخهای خشک شکست و در هوا تکان داد، و در سوی دیگر هاج دوید و تیرهای سمیاش را پرتاب کرد. تعداد دشمنان کم شد و ظواهر حقیرانهتری به خود گرفتند. چند حشرهی بزرگ را دیدم که وزوز کردند و چرخیدند، یکی دو زنبور باسرعت پیچوتاب خوردند و دو موش بهسوی تپهها دویدند. فقط خوک ماده با کلهشقی ظاهر اولیهاش را حفظ کرد.
همرزمان من به جلو یورش بردند. سوسکی میان چالهی آبی سقوط کرد و زنبوری با دو نیروی انفجاری منفجر شد. دشمن فرار کرد؛ حتی خوک ماده هم فهمید که بازی به پایان رسیده است. او باشکوه روی ایوانی پرید، با کلهمعلقی روی بام جهید و ناپدید شد. جنهای پیروز به تعقیب شکستخوردگان پرداختند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.