درباره کتاب بدون مرز
کتاب بدون مرز روایتی گیرا و پرامید از زندگی یک پسر نوجوان به نام جرمایاست که جون باوئر با هنرمندی و قلم توانای خود آن را نوشته و آذین شریعتی آن به فارسی ترجمه و نشر پرتقال آن را منتشر کرده است. این کتاب در سال 2018 به عنوان نامزد جایزه بلوبونت تگزاس و کتاب گنبد طلایی ورمونت نیز معرفی شد.
معرفی کتاب بدون مرز
«جرمایا» بزرگترین طرفدار بیسبال توی دنیااست و تقریباً همه چیز را در مورد این ورزش میداند. بنابراین وقتی به او میگویند بعد از عمل جراحی قلبش نمیتواند بیسبال بازی کند، تصمیم میگیرد بهترین کار بعدی را انجام دهد و مربی شود.
جرمایا و پدرش «والت» تازه به شهر جدیدشان اسبابکشی کردهاند. این شهر برای تیم بیسبال قهرمانش معروف است. ولی وقتی جرمایا میرسد ،شهر درگیر یک رسوایی شده . همه چیز بستگی به جرمایا و روحیهی مثبت «من میتوانمِ» او دارد تا شهر و بازیکنانش را دوباره به بازی برگرداند.
جوایز و افتخارات کتاب بدون مرز
- نامزد جایزه بلوبونت تگزاس (2018)
- نامزد جایزه کتاب گنبد طلایی ورمونت (2018)
- نامزد جایزه کتاب بلواستم (2018)
- نامزد جایزه کتاب کودکان ویلیام آلن وایت (2019)
با نویسند کتاب جون بائر بیشتر آشنا شویم
او یکی از نویسندگان توانای ادبیات نوجوان است. جون از کودکی به خواندن کتابهای داستان و شعر علاقهمند بود .
به دنبال این علاقه به نگارش دفتر خاطرات روی آورد.
باوئر پیش از شهرت یافتن در حوزه نویسندگی در بخش فروش و تبلیغات برای شیکاگو تریبون، مک و همچنین مجله پاراد فعالیت میکرد.
در بخشی از کتاب بدون مرز آمده است
من و والت داریم از جلوی لانهی زنبورها رد میشویم. فردا بازیِ مهمی دارند. پوستر تمامقدی از آقای پرکینز بالای ورودی است.
اینجا برای تحسین قهرمانهایشان چیزی کم نمیگذارند.آقای پرکینز چشمهای آبی و سری نیمهطاس دارد و انگار فکش را از سنگ تراشیدهاند.
دوست دارم بدانم برای انگیزه دادن به تیمش قبل از یک مسابقهی بزرگ به بازیکنانش چه میگوید. دوست دارم بدانم چرا تیم مدرسهی راهنمایی اینهمه مشکل دارد.
والت نگاهم میکند. «خوبی؟»
«آره.»
سرم را تکیه میدهم به پنجرهی ماشین، مثلاً دارم استراحت میکنم. استراحت کردن برای من یک مفهوم پیچیده است چون ذهنم در آن واحد دارد ده جای مختلف کار میکند.
نمیدانم یاف دارد چهکار میکند…
نمیدانم میشود یک روز من و فرانی دوستهای خوبی بشویم…
نمیدانم نتیجهی آزمایشهایم چطور خواهد بود…
نمیدانم مادر واقعیام کیست…
میدانم، یکدفعه از جواب آزمایش خیلی دور پریدم، ولی دوست دارم بدانم اصلاً هیچوقت به من فکر میکند.
حتماً فکر میکند. اگر هنوز زنده باشد، این…
او گفت من بهترین پسرش بودم. تمام تلاشم را میکنم تا این را ثابت کنم.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.