درباره کتاب ماجراهای خانواده ی پپر
«ماجراهای خانواده پپر» داستان خانوادهای کوچک و فقیر است که سعی دارند به آرزوهایشان برسند. آنها در دهکده کوچکی به نام بدگرتاون و در خانهای قهوهای رنگ زندگی میکنند: «زندگی برای پِپرها دشوار بود. وقتی فرُنسی، کوچکترین بچه، نوزاد بود، آقای پِپر فوت کرده بود. از آن موقع، خانم پِپر سخت کار کرده بود تا پول خرید غذا و پرداخت اجارهی خانه را به زحمت جور کند. هر روز، با اشتیاق مشغول خیاطیاش میشد. او کت میدوخت و همه جور لباسی را رفو میکرد. با وجود این مشکلات، پِپرها خانوادهی شادی بودند. بچهها سعی میکردند، هر طور شده مادرشان را خوشحال کنند. فقط یک چیز کم بود: پِپرها اصلاً مدرسه نرفته بودند. آنقدر کارهای روزمره زیاد بود و آنقدر پول اندک، که بچهها مجبور بودند هر روز تا جایی که میتوانستند، کار کنند. خانم پِپر، همانطور که انگشتهایش را روی کتی که داشت میدوخت حرکت میداد، با خودش عهد کرد: باید هر جور شده اونا رو به مدرسه بفرستم. باید این کارو بکنم. ”کمک به مامان” بزرگترین هدف همهی بچهها بود. بِن و پالی، ساعتها وقت صرف میکردند تا نقشههای سری بکشند؛ و با یکدیگر ـ یواشکی ـ در این باره صحبت میکردند که چطور یک روز مادرشان را شگفتزده کنند».
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.