درخت نجوا کرد: «آری سیمرغ! اینک زمان توست… و من نیز آمادهام!» مرغ هزارنامِ نیرومند، در آن فرتوتیِ بیبازگشتِ هزارهاش، واپسین سخن خود را اینچنین بر زبان آورد: «بلوغ بشر رسیده است. دیگر نه به من و نه به تو نیازی نیست، ای یار جاودانم! ما به سرایی میرویم که بیزوال است و همچون همیشه در این سفر، یار و همراه خواهیم بود!» آنگاه چشمهای درخشندهی خویش را بست و در خود آتش گرفت. آتش گرفت بیآنکه تخمی از سیمرغِ پسین، در زیر تن خویش برجای نهاده باشد.
حماسه ی اندرون (پتش خوآرگر 5)
125,000 تومان
درخت نجوا کرد: «آری سیمرغ! اینک زمان توست… و من نیز آمادهام!» مرغ هزارنامِ نیرومند، در آن فرتوتیِ بیبازگشتِ هزارهاش، واپسین سخن خود را اینچنین بر زبان آورد: «بلوغ بشر رسیده است. دیگر نه به من و نه به تو نیازی نیست، ای یار جاودانم!..
داستان های نوجوانان فارسی،قرن 14
شما با خرید این کتاب
6
امتیاز کسب می کنید
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.