مجموعه رستم در هفت خوان

این مجموعه، داستان هفت خوان رستم را در سه جلد به بی نظیر ترین شکل ترسیم کرده است.
کیکاووس در جوانی و به تازگی به پادشاهی ایران زمین رسیده بود. جشنی برگزار می شود و او در این جشن شیفته ی ترانه های یک مازندرانی شد! کیکاووس طمع کرد که به مازندران حمله کند! آنجا سرزمین دیو ها بود… مشاورانش به او هشدار دادند که به آن سرزمین نزدیک نشود، اما کیکاووی گوش نکرد و به مازندران حمله ور شد… جنگ بزرگی در گرفت و همه لشگریان با قدرت پیش روی می کردند تا اینکه در مراحل پایانی جنگ، دیو سفید با جادویی که بلد بود تمام سپاهیان ایران را از پای در آورد..
خبر به گوش اهالی ایران رسید و رستم برای نجات ارتش ایران به تنهایی وارد میدان می شود.
روایت بی نظیر سید مصطفی حسینی از هفت خوان رستم به سبک  کمیک تولید شده است.
کمیک شیوه ای بسیار جذاب در ارائه کتاب های نوجوانان است. تصاویر و متون همراه با هم داستان را جلو می برند. در قسمت های دیگر از این مقاله توضیحات جامع تری از سبک بسیار جذاب کمیک ارائه شده است.

در هر جلد از “رستم در هفت خوان” می خوانیم:

رستم در هفت خوان 1:

#رستم در حال گفت و گو با زال (دستان) میگوید:
-چه شگفت انگیز! فقط به خاطر یک سرود؟!
-ظاهرا این گونه است! اما کسی چه می داند! شاید در آن دستگاه موسیقی و آن آواز طلسمی به کار رفته بوده و شاه ایران افسون شده باشد!
-اما آخر چرا یک جادوگر مازندرانی باید شاه ایران را افسون کند که به خاک سرزمینش حمله کند؟!
-برای من هم دلیل روشنی ندارد..
مگر اینکه آن جادوگر اصلا مازندرانی نبوده باشد!
اصلا شاید هم خود اهریمن بوده که خواسته به این شکل، شاه ایران را به کام مرگ بفرستد و زمینه را برای شکست ایران از تورانیان فراهم آورد!
-پناه می برم به یزدان پاک! باز هم اهریمن؟.. پس دشمنی او با مردم ایران زمین کی تمام می شود؟!
-دشمنی اهریمن با ما تمامی ندارد! او با هر کسی که پیرو او نباشد و گرد به طاعت او خم نکند، دشمنی خواهد کرد! هدف او اینست که همه مردم زمین را بردگان خود سازد و آئین یزدان پرستی را نابود کند!… دشمنی او با ایرانیان، به خاطر کیش ایزدی شان است!

-حالا باید چه بکنیم؟! به نظر می رسد که اهریمن این بار در اجرای نقشه اش موفق بوده و شاه ایران را به دامی که می خواسته فرو انداخته است!
-اهریمن برای رسید به اهدافش از ضعف اراده و نادانی آدم ها استفاده می کند. تا جایی که طرف مقابلش به این دو بلا دچار باشد او هم می تواند اهدافش را به پیش ببرد. اما اگر کسی به سلاح دانش و اراده مجهز شد شکست دادن اهریمن هم برایش امکان پذیر خواهد بود!
…

رستم در هفت خوان 2:

#رستم در مسیر رسیدن خود به ارتش ایران و نجات آن ها، در صحرای بی آب و علفی گیر می افتد (چشمانش را ناگهان باز میکند و راوی تعریف می کند:

رستم دانست که مرکش نزدیک است. این را از روی تصاویر زندگی گذشته اش که در برابر چشمانش ردیف شده بودند فهمید…
اما کسی که در آخرین لحظات چشمانش را پر کرد فرشته مرگ نبود..
فرشته دیگری بود که او با نام “مادر” می شناخت!
-خدا را فراموش نکن رستم. در این سفر او تنها یاور و امید توست پسرم

#رستم در حالی که دستان را به آسمان گرفته است
-خداوندا!
شاید این پایان کار من باشد… و شاید من هیچوقت فرصت مبارزه با پیروان اهریمن را به دست نیاورم… اما من یزدان پرستم… و میدانی که هیچ کس را توانایی ایستادن در برابر خواست یزدان نیست
پس اگر این خواست توست… آنرا با جان و دل پذیرا خواهم بود.. و اگر تو بخواهی مرا از این وضعیت نجات بدهی.. می دانی که پیدا کردن راهش برایت آسان است

#ناگهان چشم رستم به میشی بر میخورد

رستم در هفت خوان 3:

#رستم که ارژنگ را شکست داده است، اکنون با دیوی که به بردگی خود گرفته است به سمت قلعه ای که ارتش ایران در آن محصور هستند در حرکت است. دیو برده به نگهبانان قلعه می گوید:
-بجنبید تنبل ها… هیکل بی خاصیتتان را تکان بدهید…
-این دیگر کیست این وقت صبح؟!
-جناب ارژنگ؟!!
-زود باشید! در قلعه را باز کنید..
-اطاعت قربان!
-آخر این موقع صبح..؟!
-حرف زیادی نباشد!
کارتان به جایی رسیده که با ارژنگ سوال و جواب می کنید..؟!..
-آدمیزاد!!
.. جناب ارژنگ! آدمیزاد.. پشت سرتان است..!!
؟!

#دیو کلاه خود خود را در میاورد و میگوید
-می بخشید بچه ها! ولی آخرین دیوی که سعی کرد جلوی این گردن کلفت بایستذ جنازه اش لای درخت ها افتاده..!
کلاه خود هم دیگر به درد نمی خورد!
#رستم درون قلعه می رود
من رستمم! پسر دستان!.. و تنها آمده ام به من بگویید آیا پادشاه هم در بین شماست؟!
-نجات پیدا کردیم؟!
-بالاخره تمام شد!
-پسر دستان
-عاقبت کمک رسید؟!
-خوش آمدی رستم! کیکتووس منم، پادشاه ایران منم!
-خدا را شکر! پس سالمید!
-پیش تر نیا پهلوان! از همینجا که آمده ای برگرد و به ایران برو! سپاهی از کوران و زخم دیدگان مگر به چه کار ایران زمین می آید؟!
-این چه حرفیست که میزنید سرورم؟ مگر مملکت ایران بدون پادشاهش می شود؟
…

آشنایی با شاهنامه با سبک کمیک!

همواره شناخت قهرمانان شاهنامه یکی از موضوعات جذاب و مورد علاقه هر ایرانی بوده است. باید اذعان داشت متن شاهنامه پیچیدگی های خاص خودش را دارد که برای مطالعه و درک ان نیاز به اهل فن و اساتید ادبیات می باشد.
مجموعه رستم در هفت خوان به سبک کامیک (پی نما) تولید شده است. در کتاب های کامیک این متن ها نیستند که محوریت تمام داستان بر آن ها اسطوار است؛ بلکه تصویر و متن همزمان با هم داستان را جلو می برند.

از نقالی و پرده خوانی تا کتاب های کمیک شاهنامه

کتاب های کامیک یا به قولی کمیک جذابیت دو چندان در روایت داستان ها دارند. در زمان های قدیم نیز روایت کردن ماجراهای شاهنامه توسط نقال ها و پرده خوان ها صورت می گرفت. نقال ها سعی می کردند هم زمان با خواندن اشعار خود، به تصاویر و کتیبه ها اشاره کنند. با این کار فضای ذهنی و خیالی مخاطبین خود را با خودشان هم سو می کردند. سید مصطفی حسینی، نویسنده و تصویر گر مجموعه رستم در هفت خوان توانسته به بهترین شکل داستان های شاهنامه را روایت کند. اما به سبک خودش یا همان کمیک!

انتشارات خراسان و سبک کمیک:

موسسه فرهنگی هنری خراسان سال هاست با انتشار کتاب های کمیک در حوزه های شاهنامه ای و اسطوره های ایران فعالیت دارد. مجموعه هایی که در زیر به آن ها اشاره شده است دیگر کتاب های کمیک این انتشارات است.

1. مجموعه زندگی زال
2. مجموعه رستم در هفت خوان
3. مجموعه رستم نامه
4. مجموعه سرداران نامی ایران
5. مجموعه کمان سورن
6. مجموعه سامک ماجراجو
7. مجموعه روایت های تصویری دفاع مقدس
8. مجموعه مثل آباد
9. مجموعه مدرسه زندگی

تهیه کردن بسته 3 جلدی رستم در هفت خوان:

قیمت هر عنوان کتاب از این مجموعه 30 هزار تومان (جلد شومیز) و 35 هزار تومان (جلد سخت) می باشد.
شما در این صفحه با تهیه بسته 3 جلدی می توانید این مجموعه را با 15% تخفیف تهیه کنید.
هر کدام از عناوین بسیار جذاب این مجموعه:

1. رستم در هفت خوان 1

2. رستم در هفت خوان 2

3. رستم در هفت خوان 3

ما را در اینستاگرام پی نماشاپ دنبال کنید.